عکاس مریم زندی
مریم زندی وموفقیت اش در عکاسی:
مریم زندی (متولد ۲۰ دی ۱۳۲۵ در گرگان) عکاس ایرانی،
عضو هیئت مؤسس انجمن ملی عکاسان ایران، اولین رئیس هییت مدیره انجمن عکاسان ایران یا انجمن ملی عکاسان و
دارای لیسانس از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میباشد.
شروع عکاسی او از حدود سال ۱۳۴۸ است که جایزه ی اول مسابقه ی سراسری عکاسی وزارت فرهنگ و هنر به او تعلق گرفت .
در۱۳۵۰ در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران بعنوان عکاس استخدام شد و در سال ۱۳۶۲ بازخرید گردید واز آن هنگام بصورت عکاسی مستقل به فعالیتش ادامه داده است .
طی حدود ۳۵ سال ،او ارشیو منحصر بفردی از پرتره اشخاص مشهور ایران ،در زمینه های مختلف هنری و سیاست بوجود اورد و تعدادی از این پرتره ها را در پنج جلد کتاب بنام ” چهره ها ” به چاپ رساند .
مریم زندی تا کنون چهارده کتاب منتشرشده در زمینه ی عکاسی دارد .
مریم زندی در سال ۱۳۸۹ بخاطر تلاشش برای احقاق حقوق عکاسان و در سال ۱۳۹۳ به خاطر ایستادگیش برای چاپ بدون سانسور کتاب انقلاب ۵۷ ، از طرف جشنواره ی مستقل “شید”، بعنوان عکاس تاثیر گذار و جریان ساز سال شناخته شد
نقش نادر ابراهیمی در پیشرفت مریم زندی:
مریم زندی در گفتوگو با خبرگزاری ایبنا، اظهار کرد:
عکاسی بر خلاف سایر کارهای رسانهای به رابطه چندان وابسته نیست و به هنر فرد برمیگردد؛
اما به هر حال در اوایل کار به دلیل اینکه من با هنرمندان آشنا نبودم، رابطه نادر ابراهیمی با آنها روی کار من تاثیرگذار بود. من بعد از آشنایی با هر شخصیت به سراغ شخصیتی دیگر میرفتم و از این طریق توانستم با آدمهای بیشتری ارتباط برقرار کنم.
وی ادامه داد:
من نمیتوانم منکر ارتباطات شوم؛ چراکه بخشی از امکانات است. البته در آن زمان کسی از این اشخاص عکس نمیگرفت. به هر حال آشنایی نادر ابراهیمی با چهرههای ادبی در شروع کار برای من مفید بود. نادر برادر من بود و در آن زمان نیز ما با هم مشکلی نداشتیم و خیلی از کارها را با هم انجام میدادیم. من جمله پایهگذاری سازمان «همگام با کودکان» و عکاسی اولیه از قهرمانان سریال «آتش بدون دود» که نادر آنها را با خمیر ساخته بود؛ همچنین عکاسی از چند کتاب کودکان که سازمان همگام منتشر کرد. مثل کتاب «ما بوته گل سرخ را از خواب بیدار میکنیم»، نوشته شکور لطفی و کتاب «راه دور» که نوشته خودم بود و برای آن عکاسی کرده بودم. به هر حال عکاسی کتابهایی را که سازمان همگام منتشر میکرد، من انجام میدادم.
-
نادر ابراهیمی و مریم زندی
نادر ابراهیمی مثل برادرم بود:
این عکاس در توضیح رابطهاش با نادر ابراهیمی گفت: نادر ابراهیمی برادر من بود و ما رابطه بسیار نزدیکی داشتیم و این ارتباط از رابطه یک خواهر و برادر نزدیکتر بود. با اینکه من از او خیلی کوچکتر بودم اما همدیگر را خیلی قبول داشتیم و همزمان با همخانه شدمان، یعنی دوران دانشجویی من در بسیاری کارها با هم همکاری میکردیم و با هم همراه بودیم. اما بعدا به دلیل جدایی که بین ما اتفاق افتاد، تا زمانی که نادر زنده بود، به نسبتم با او اشارهای نمیکردم.
وی افزود: وقتی دانشجو شدم و از گرگان به تهران آمدم با نادر همخانه شدم؛ چراکه پدر و مادرم گرگان بودند و من در تهران باید به خانه کسی میآمدم و چه کسی بهتر از نادر که برادرم بود. این دوران چهار سال طول کشید و سال چهارم دانشگاه بودم که او ازدواج کرد و مدتی ما سه نفر در یک خانه زندگی میکردیم. ما ارتباط عاطفی خیلی عمیقی با هم داشتیم و شاید یکی از دلایل قطع ارتباطمان، همین نزدیکی، همکاری و علاقه زیاد بود که توقعمان را بالا برده بود.

کتاب نامه ها:
زندی در توضیح دلایلی که باعث کدورت میان او و نادر ابراهیمی شد، گفت: بعد از انقلاب مسائلی پیشآمد که بخشی از آن به ظاهر خانوادگی و بخشی از آن به دلیل تفکرات ایدئولوژیک جاری در آن زمان بود. البته در آن دوره همه جا، اینگونه بحثها وجود داشت. به هر حال مسائلی پیش آمد که باعث جدایی ما شد و من هیچ وقت درباره آن صحبت نکردهام. همین مسائل باعث شد تا ارتباطمان به طور کامل قطع شود. شاید حدود ۲۰ سال و حتی زمانی که او مریض هم شد، حاضر نشدم به دیدن او بروم. شاید در یک مورد شاگرد خلف او باشم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا از این تصمیم خود پشیمان نیست اظهار کرد: پشیمان نیستم؛ چراکه حتما بخشی از شخصیت من در کنار او شکل گرفته و چیزهایی از او در من نهادینه شده است. شاید درک این موضوع سخت باشد، همچنان که برای خودم هم سخت است؛ اما امیدوارم در کتاب نامههای او که به زودی منتشر خواهد شد، این نکته را بتوانم بشکافم.مریم زندی در توضیح کتاب «نامهها» گفت: من نامههای نادر به خودم را بهصورت یک کتاب آماده کردهام و امیدوارم این کتاب هر چه زودتر چاپ و منتشر شود.
این نامهها، نصیحتهای یک برادر است که سعی دارد با خواهرش صحبت کند و او را قوی و دانا بار بیاورد. نامهها متعلق به زمانی است که من ۱۰ سال داشتم و نادر ۲۱ ساله بوده است. به نظرم این نامهها جنبه خصوصی ندارد و میشود نگاهی جمعی به آن داشت.
کتاب خاطرات مریم زندی:
در ادامه از مریم زندی درباره کتاب خاطراتش پرسیدیم که وی درباره نگارش این کتاب اظهار کرد:
خودم حوصله و وقت نوشتن کتاب خاطراتم را ندارم. البته تا به امروز دو سه گروه پیشنهاد نگارش این کتاب را دادهاند؛ اما عملا کار نصفهکاره مانده و هنوز هیچ کار جدی انجام نشده است.
عکاسی از غلامحسین ساعدی واحمد شاملو:
زندی با اشاره به داستان روز عکاسی از غلامحسین ساعدی گفت: نادر به دلیل آنکه با خیلی از این چهرههای ادبی دوست بود در شروع کار، برای تماس با این اشخاص به من کمک میکرد. تازه کار را شروع کرده بودم که همراه با نادر به دیدن غلامحسین ساعدی رفتیم و من در آنجا از ساعدی عکاسی کردم. آنجا بود که با ساعدی قرار رفتن به منزل شاملو را گذاشتیم و چند روز بعد من به خانه ساعدی رفتم و از آنجا به منزل شاملو رفتیم.


عکاسی از هنرمندان وشناخت آنها:
وی ادامه داد: روزی که به خانه ساعدی رفتم شناخت چندانی از او نداشتم و شاید یک کتاب یا نمایشنامهای از او خوانده بودم. این را گفتم تا فکر نکنید از دیدن او ذوق زده شدم و در پوست خودم نمیگنجیدم. در آن زمان شاملو را میشناختم؛ اما در حد دو سه شعر. واقعیت این است که من در آنها سالها جوان بودم و خیلی با این افراد آشنا نبودم.
- این عکاس با اشاره به داستان آشناییاش با چهرههای ادبی اظهار کرد: بعدها به دلیل همخانه بودن با نادر در جریان اتفاقات مهم ادبی قرار گرفتم و تبدیل به فرد کتابخوانی شدم. البته پیش از دانشجویی و زمانی که در گرگان بودم نیز نادر برای من کتاب میفرستاد. اگر اشتباه نکنم یک مجموعه از کتابهای انتشارات فرانکلین با موضوع ادبیات جهان برای نوجوانان را برای من فرستاده بود.
-
مریم زندی
نمایشگاه از آثارش:
وی در ادامه به دوستان آن زمان نادر ابراهیمی اشاره کرد و افزود: نادر و دوستانش اغلب دور هم جمع میشدند. جمع خیلی دوستانه بود و در دورانی که من با نادر زندگی میکردم، در این دورهمیها حضور داشتم. محمدعلی سپانلو، احمدرضا احمدی، کامران شیردل، فریدون معزی مقدم، یدالله رویایی، بهمن فرسی، اسماعیل نوریعلاء، داریوش آشوری و پرتو سپانلو افرادی بودند که در این دورهمیها حضور داشتند. البته خیلیهای دیگر هم بودند که من الان یادم نمیآید.پاتوق این افراد کافه نادری بود و همیشه در حال بحث کردن بودند؛ اما ظاهرا با هم مشکلی نداشتند. من در آن زمان دانشجو بودم و فقط مینشستم و گوش میکردم و این صحبتها برایم خیلی جذاب بود.
زندی در توضیح این موضوع که تا به امروز چه میزان از عکسهای او از چهرههای هنری و ادبی منتشر شده است، گفت:تاکنون بخش مهمی از این عکسها در پنج جلد منتشر شده است که آخرین آن چهره هنرمندان موسیقی معاصر ایران است که سال ۹۷ منتشر شد.

-
آثار:
- ترکمن و صحرا، مجموعه عکس سیاه و سفید، ۱۳۶۲، تهران، ناشر: مؤلف.
- تک چهره نویسندگان در کتاب آنتولوژی داستاننویسی در ایران از ۱۹۲۱ تا ۱۹۹۱، انتشارات میج، واشینگتن، ۱۹۹۱.
- چهرها (۱)، سیمایی از ادبیات معاصر ایران، مجموعه عکس (پرتره سیاه و سفید)، ۱۳۷۲، تهران و چاپ دوم ۱۳۷۷، ناشر: مؤلف.
- چهرها (۲)، سیمایی از نقاشان معاصر ایران، مجموعه عکس (پرتره سیاه و سفید)، ۱۳۷۳، تهران، ناشر: مؤلف.
- چهرها (۳)، سیمایی از هنرمندان سینما و تئاتر معاصر ایران، مجموعه عکس (پرتره سیاه و سفید)، ۱۳۷۶ تهران، ناشر: مؤلف.
- عکاشی (نقاشی روی عکس)، کار مشترک با ابراهیم حقیقی، رنگی، ۱۳۸۰، تهران، ناشر: نشر هفت رنگ.
- چهرها (۴)، سیمایی از ادبیات معاصر ایران، جلد دوم، مجموعه عکس (پرتره سیاه و سفید)، ۱۳۸۳، تهران، ناشر: مؤلف و نشر هفت رنگ.
- ایران! گل محبوب من!، مجموعه عکس گل و طبیعت ایران، رنگی، ۱۳۸۵، تهران، ناشر: نشر نظر.
- چهرهای معماران ایران، جلد اول، سیاه و سفید، ۱۳۸۶، تهران، ناشر: نشر نظر و انجمن مفاخر معماری ایران.
- آبی با خط قرمز، مجموعه عکس رنگی، ۱۳۸۷، تهران، ناشر: نشر نظر.
- انقلاب ۵۷، مجموعه عکس سیاه و سفید ۱۳۹۳، تهران، ناشر نشر نظر.
- چهره های (۵)، سیمایی از هنرمندان موسیقی معاصر ایران، مجموعه عکس، سیاه و سفید،۱۳۹۶ تهران، ناشر: مولف
- دلم برای اقای داگر می سوزد، مجموعه شعر، ۱۳۹۷تهران ، ناشر مولف
- گیسوانم در باد، مجموعه عکس، سیاه و سفید ۱۳۹۷تهران ، ناشر نشرنظر
- حکومت ۵۸، مجموعه عکس ،سیاه و سفید ۱۳۹۸ تهران ، ناشر نشر نظر و مریم زندی
- چاپ و نشر انواع کارت پستال و تقویم در زمینههای مختلف از سال ۱۳۷۹.
نمایشگاهها:
- ۱۳۵۲ سیاه و سفید، گالری قندریز، تهران انفرادی
- ۱۳۵۳ بازیهای آسیایی، عکسهای رنگی، گالری قندریز انفرادی
- ۱۳۵۵ سیاه و سفید، پنتاکس گالری، لندن گروهی
- ۱۳۵۷ زن همگام انقلاب، دانشکده هنرهای زیبا، تهران انفرادی
- ۱۳۵۷ گزارشی از انقلاب، باغ فردوس – وزارت کار، تهران گروهی
- ۱۳۵۸ صورت و سنت در ترکمن صحرا، عکسهای رنگی موزه نگارستان، تهران انفرادی
- ۱۳۶۰ کودک، ایمان، رهایی، نمایشگاه جهانی عکس موزه هنرهای معاصر، تهران گروهی
- ۱۳۶۸ چهرههایی از ادبیات معاصر ایران انفرادی، تهران
- ۱۳۶۹ چهرهپردازی، موزه هنرهای معاصر، تهران گروهی
- ۱۳۷۰ چهارمین نمایشگاه سالانه عکاسی ایران، گروهی، موزه هنرهای معاصر، تهران
- ۱۳۷۱ چهرههای ادبیات معاصر ایران، انفرادی، دانشگاه جرج واشینگتن، واشینگتن
- ۱۳۷۲ چهرههای نقاشان معاصر ایران، نگارخانه برگ، تهران – انفرادی
- ۱۳۷۴ چهره تازهای از ایران، گالری عکس سنتاتین – انفرادی
- ۱۳۷۴ نقاشی روی عکس، کار مشترک با ابراهیم حقیقی، انفرادی گالری گلستان، تهران
- ۱۳۷۷ منتخب پرترهها، گالری گلستان، تهران – انفرادی
- ۱۳۷۷ نگاهی دیگر به طبیعت، گالری ۷ثمر، تهران – انفرادی
- ۱۳۸۱ شیشه و رنگ، آثار شیشهای گالری گلستان، تهران – انفرادی
- ۱۳۸۲ شیشه و رنگ، آثار شیشهای گالری گلستان، تهران – انفرادی
- ۱۳۸۶ عکسها، گالری دی، تهران.
- ۱۳۸۷ افغانستان و بادام تلخ چشمهایش، گالری دی، تهران.
- ۱۳۸۸ نمایشگاه عکس گالری گلستان، تهران.
- ۱۳۹۰ مائدههای زمینی (به مناسبت سیزدهمین سال تقویم مائدههای ایرانی) گالری ۶ تهران
- ۱۳۹۱ کلاغها نمایشگاه عکس گالری گلستان، تهران.
- ۱۳۹۲ شیشه و رنگ (آثار شیشه ای)، گالری گلستان، تهران.
- ۱۳۹۴ گلها، نمایشگاه عکس گالری گلستان ، تهران
آلبومی از آثار مریم زندی :
اکنون نمونه از آثار سرکار خانم مریم زندی را خواهیم دید:
مجموعه های عکس از هنرمندان موسیقی ،مجسمه سازان بازیگران مهندسان نویسندگان و..